loading...
وفا
جواد بازدید : 143 جمعه 19 خرداد 1391 نظرات (0)

 

داستان خنده دار

 

یک مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ.

دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده : هیچوقت به این خوبی نبودم.
تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه.
نظرت چیه دکتر؟ …
دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم.
من یه نفر رو می شناسم که شکارچی ماهریه.
اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده.
یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل …
همینطور که میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش.
شکارچی چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ کشته میشه و میفته روی زمین!
پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتما’ یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!
دکتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقا’ منظور منم همین بود!

 

منبع: www.asroneh.com


 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 55
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 194
  • بازدید ماه : 185
  • بازدید سال : 2,238
  • بازدید کلی : 24,934